خضر اله حیدرزاده مدیرعامل هلدینگ کشاورزی بنیاد تعاون سپاه ، اظهار داشت: دشت مغان نقش استراتژیک در حوزه کشاورزی و نقش تامین امنیت غذایی مردم ایران را مخصوصا در زمان تحریم دارد.
حیدرزاده با اشاره به اهمیت دشت مغان خاطرنشان کرد: قطب کشاورزی ایران با 270 میلیون مترمربع زمین و یک میلیون متر مربع فضای صنعتی و اختصاصی با وجود کارخانههای مهم و تاثیرگذار، به همراه آب اختصاصی از رودخانه ارس در مساحتی بزرگتر از شیراز، تقریبا متری شش و نیم میلیون تومان فروخته شده بود! این مزایده در نوع خود مثال زدنی بود.
به گفته وی، گویا به شخصی گفته بودند که در جیب خودت چقدر پول داری بشمار، دشت مغان برای تو! این نکته که ارزش ضایعات آهن و فلزات کارخانجات شرکت کشت و صنعت مغان تقریبا برابر با قیمت واگذاری این شرکت از سوی سازمان خصوصی سازی بوده است، بسیار قابل تامل است . در ابتدا فقط 6 درصد از مبلغ 1700 میلیارد تومان تعیین شده پرداخت شده بود و مابقی در اقساط 8 ساله آنهم با تنفس دوساله قرار بود پرداخت شود که با ورود ریاست محترم قوه قضاییه این مسئله ختم به خیر شد و دشت مغان به مغان بازگشت.
حیدرزاده گفت: در کنار تخلفات فراوانی که در واگذاری دشت مغان صورت گرفته بود، یک نکته مهم و قابل تامل مهم وجود داشت، دشت مغان به دلیل قرار گرفتن در نقطه صفر مرزی دارای اهمیت امنیتی است و واگذاری مرز کشورمان به یک شخص میتواند مخاطرات زیادی را به همراه داشته باشد.
خصوصیسازی به معنی اختصاصی سازی نیست
وی افزود: بعد از واگذاری دشت مغان افزایش بهرهوری و کارایی در این مجموعه متاسفانه مشاهده نشد. هدف اصلی از خصوصی سازی، اولا کاهش تصدی گری دولت است و دیگری افزایش بهرهوری و کارایی این شرکت ها. مجموعه بزرگی مانند کشت و صنعت مغان را نباید به شخص واگذار کرد.
به گفته مدیر عامل هلدینگ کشاوری بنیاد تعاون سپاه، باید برای واگذاری کشت و صنعت دشت مغان برنامه ریزی داشت و حتما باید تمام جوانب را سنجید. خصوصی سازی صرفا واگذاری یک شرکت به یک فرد یا مجموعه خاص نیست. سازمان خصوصی سازی از همان ابتدا و با توجه به بزرگی بنگاه اقتصادی مانند کشت و صنعت مغان، میبایست به دنبال راههای دیگری برای واگذاری این شرکت می بود. سازمان خصوصی سازی میتوانست با پذیره نویسی در بازار بورس، شرکت را به مردم واگذار نماید.
حیدرزاده گفت: خصوصی سازی صرفا به معنی اختصاصی سازی نیست. این روند اقتصادی در حقیقت این است که مردم در بنگاههای اقتصادی، بیشتر مشارکت کنند. این شیوه هم به مردمی بودن اقتصاد نزدیکتر است و به جای واگذاری شرکت به یک فرد یا مجموعه خاص، آن را به مردم منطقه واگذار کرده اند. با واگذاری کشت و صنعت مغان به مردم، به ویژه مردم این منطقه، به نوعی مالکیت برای مردم در این شرکت ایجاد میشود و از طرف دیگر به دلیل همین مالکیت، انگیزههای تولید در آن بالا میرود و همچنین فرمایشات مقام معظم رهبری در باره اقتصاد مقاومتی و محرومیت زدایی در آن منطقه محقق خواهد شد.
*دشت مغان از طریق بورس به مردم واگذار شود
مدیرعامل هلدینگ هلدینگ کشاورزی بنیاد تعاون سپاه، حضور دشت مغان در بورس را برای بهره وری بیشتر بسیار موثر خواند و تایید کرد: دشت مغان نمونهاش در هیچ کجای ایران نیست. این که میگویند خاکش طلاست، دقیقا همین دشت مغان است. همین طلای خاکی تاکنون بارها با دعواهای سیاسی و اقتصادی و محلی و منطقه ای دستخوش تغییرات زیان بار شده است. بیش از 27 هزار هکتار زمینی که در اردبیل مثل الماس میدرخشد و حکم طلا برای این استان را دارد. زمینهای زرخیزی که به جای یک فصل سه فصل برداشت دارد، در آن هر چه بکارند، طلا درو میکنند و به حاصلخیزی زبانزد خاص و عام است، اما همیشه مورد بی مهری و بی تدبیری قرار میگیرد.
به گفته وی، در شرایط جدید پیش آمده و باتوجه به نگرانیهای مردم، بهتر است که کشت و صنعت مغان را مردم این منطقه اداره کنند. بهتر است مردم مغان ، به ویژه عشایر منطقه دشت مغان در خرید سهام این شرکت اولویت داشته باشند. سازمان خصوصی سازی باید اولویت واگذاری شرکتهای دولتی را به بازار بورس اختصاص دهد. دولت باید که شرکت ها و کارخانه های خود را جهت کوچک کردن خوان دولت به بخش خصوصی واگذار نماید، اما این واگذاری باید بر اساس عدالت باشد و قیمت گذاری واقعی صورت بگیرد.
حیدرزاده گفت: صنایع موجود در کشت و صنعت مغان میتوانند درآمدهای بسیار بالایی را کسب کنند. شرکتهایی که در حوزه صنایع غذایی فعالیت میکنند، شرکتهای پر رونقی هستند و کشت و صنعت مغان به همین دلیل قطعا مشکل کارگری نخواهد داشت؛ چون به هر حال درآمدهای خوبی در حوزه کشاورزی دارد. با عرضه سهام کشت و صنعت مغان در بازار بورس، این شرکت از سهامی خاص به سهامی عام تغییر وضعیت میدهد. در این صورت، نقل و انتقالات و خرید و فروشهایی که در شرکت صورت میگیرد، باید شفافانه به مردم و سهامداران بیان شود.
وی این را هم گفت: اهالی مغان معتقدند اگر قرار بود این شرکت با این قیمت ارزان فروخته شود، آن را به صورت سهام به مردم بومی واگذار میکردند و مطمئنا تاثیر اقتصادی این واگذاری در منطقه ملموستر بود. به گفته یکی از کارشناسان اقتصادی، قیمتی که کشت و صنعت مغان را فروختهاند، در حد یکی از کارخانههای آن است. در حال حاضر اجاره هر هکتار زمین در پارسآباد برای یک فصل کشت بیش از ۱۵ میلیون تومان است و با یک حساب سرانگشتی این شرکت عظیم فقط به قیمت اجاره ۲ سال آن واگذار شده که قابل قبول نیست. شرکت کشت و صنعت دشت مغان نیز مجدداً باید قیمتگذاری شود.