رعایت حریم کوچ و فاصلهگذاری زنبورستان ها ، اصلی بنیادین و مهم در بهرهوری اقتصادی و جلوگیری از شیوع آفات و بیماری در کلنیها است. در بخش نخست این گفتگو، مهندس مهدی اخوان مقدم، کارشناس ارشد زنبورداری و مدرس و پژوهشگر این صنعت به تعریف حریم کوچ و ذکر فواید آن پرداخته و با مثالهایی این اصل مهم را تبیین کرد.
ایشان همچنین به نحوه مشخص شدن این فاصلهگذاریها که باید با مشاوره متخصصان اصلاحشده و بهصورت قابلاجرا ، به یک نقطه بهینه و همهپسند برسد،اشاره کرد.
عسلنا: جناب اخوان مقدم، آیا قوانین فاصلهگذاری زنبورستان ضمانت اجرای فوری دارد و چگونه میتوان به این مهم دستیافت؟
برفرض اینکه یک زنبورستان در نزدیک ما مستقر شود باید دید که چه اهرم قانونی برای جابجا کردن آن وجود دارد؟ باید قانون ضمانت اجرایی و کاربردی نیز داشته باشد تا به این مشکل رسیدگی سریع کرده و از هزینههای بعدی جلوگیری کند.
باید ضمانت اجرایی برای مراجعه به مراکز قانونی و برخورد سریع وجود داشته باشد، باید طوری برخورد اجرایی انجام بشود که قبل از هرگونه ضرر و زیان و درگیری بهصورت قانونی این مهم انجام شود.
در دفترچه زنبورداری نوشته که باید جهاد کشاورزی و نیروی انتظامی باید نهایت همکاری را داشته باشند تا با زنبوردار متخلف در رعایت حریم کوچ برخورد شود، ولی آیا در عمل چنین اتفاقی میافتد و چنین دستورالعملی اجرا میشود؟
باید دقیقاً مشخص شود که مرجع حل اختلاف در این قضیه کجاست و چه روالی حل این موضوع دارد؟ اینها مسائلی است که بهدرستی اهرم اجرایی در قانون ندارد.
مشاهدهشده که این روند قضایی- انتظامی بسیار فرسایشی و سبب ناامیدی زنبورداران است؟
اگر بخواهد این روند انتظامی و قضائی طول بکشد و ماهها زمان ببرد، قطعاً بیفایده است و ظرف کمتر از دو ماه زنبورستان اولی دچار خسارات فراوانی میشود و دسترنج او نابود میشود، اگر بخواهد این دعاوی ماهها و گاهی سال ها زمان ببرد هیچ نتیجهای نخواهد داشت.
بله متأسفانه زنبورداران با دیدن این شرایط مأیوس شدند و دنبال این مسائل نمیروند، متأسفانه این مشکل که هم بحث اقتصادی و تولیدی و هم بیماریها را به دنبال دارد، بینتیجه و بدون ضمانت اجرایی مانده است.
باید دید که چهکار باید کرد که این قانون اجرا شود و این کار یک شخص نیست و باید گروهی پیگیر این باشند و توجیه کنند و سازمان جهاد کشاورزی و مراجع قضایی را اقناع کرده و شغل و دسترنج خود را حفظ کنند.
حل این معضل دقیقاً همت کدام نهادها را میطلبد؟
دولت باید اینجا نقش خود را ایفا کند و زنبورداران دقیقاً ازنظر حریم کوچ بررسی شوند، مثلاً کسی که مشخص است 5 سال در این منطقه مستقر بوده با توجه به ارزش کارش، اعتبار سنجی شود و این مبنای تصمیمات قرار گیرد.
بر اساس این اعتبارسنجی مراتع تقسیم و از این افراد و حریمها حمایت و حفاظت شود که نمونه آن در برخی شهرستانها اجراشده است.
اینجا زنبورداران میدانند که نباید وارد حریمهای دیگر شود و در حفظ و حراست این حریمها نیز خیلی حساس هستند.
اگر تخلفی صورت گیرد، اجازه استقرار آنها سلب میشود و برخورد قانونی میشود و همه خود را موظف به اجرا دانسته و این به خیر و صلاح همه زنبورداران است.
اینکه ضمانت اجرایی دقیقی بر قانون حریم زنبورستان نیست، از کجا سرچشمه میگیرد؟
اینجا یک نقد به دولت وارد است و خود من بهعنوان زنبورداری که 15 سال است کار میکنم با آن مواجه هستم، در کنار همهکارهای خوب دولتی این کار بد نیز هست و اینکه سیاست کلی بر حفظ مشاغل ایجادشده نیست و اگر 50 هزار زنبوردار داشته باشیم، باید بررسی کنیم که کدام حرفهای هستند و کدام شغل پایدار ایجاد کردند.
باید تمام تمرکز ما این باشد که این مشاغل حفظ شوند، ولی تمرکز دولت فقط روی ایجاد مشاغل جدیدی است که به این مشاغل قبلی ضربه میزند.
یک عالمه شغل کوتاه و غیر پایدار ایجادشده و بهعنوان کاری دلی است نه شغل پایدار و بعد از مدتی یا زنبورداری را رها میکنند یا به تقلب روی میآورند.
این حرف را زیاد از زنبورداران میشنویم که با عشق باید کار کرد و بدون آن ممکن نیست ولی این اجتنابناپذیر است که اگر بدون سود و فایده کاری پیش برود، به مشکلات و کارشکنی منجر میشود.
باید سیاست بر حفظ مشاغل باشد و فردی که برای کاری سرمایهگذاری کرده و خاک خورده با ورود افراد جدید و بیتجربه به کسب و کارش ضربه نخورد و در زنبورداری یک زنبوردار غیرحرفهای بیاید کندوهای بیمارش را کنار یک مزرعه حرفهای بگذارد و شغل چند نفر را خراب کند.
در یک جمعبندی نهایی دقیقاً چه طور میتوان به حریم زنبورستان ها و رعایت آن رسید؟
در جمعبندی فواید رعایت فاصله و حریم کوچ این است که زنبورستان ها از تولید و غذای هم کم نکنند و هم بیماریها کنترل شود، تشکلها در اینجا باید نهاد رابط بین زنبورداران و دولت باشند و بتوانند قوانین را بهروز و اجرایی کنند.
در مطالبه گری و اجرای بخشی از قانون باید نقش داشته باشند و دولت را برای اجرای قانون مجاب کنند و نقش دولت بهعنوان اهرم اجرایی که اکنون کمرنگ است ایفا شود.
این فاصلهگذاریها از یک حدی هم نباید بیشتر شود تا از منابع بکر کشور بهخوبی استفاده شود، اگر همه اینها انجام شود، زنبورداران به آرامش روانی و شغلی هم میرسند.
نکته دیگر اینکه زنبوردار باید با تمام قدرت و حداقل ممکن به فعالیت بپردازد، یعنی یک جمعیت کوچک ولی قدرتمند ایجاد کند که بتوانند از حداکثر منابع و ظرفیت با اشغال فضای کمتر استفاده کنند و سود خوبی ببرند.
به گزارش عسلنا، اگر بخواهیم تولید عسل طبیعی را در کشور تشویق کنیم باید تعداد کلنی زنبورستان ها نیز بدون ضابطه زیاد نشود و یک حد معقول برای تعداد کندو تعیین شود.
با اجرای این قوانین دل زنبوردار گرم شده و همهچیز قانونمند میشود و همه میتوانند وظایف خود را درست ایفا کنند و هم سلامت کلنیها تهدید نشده و هم همه زنبورداران سود ببرند و به یک تولید پاک و طبیعی دست پیدا کنیم.