پیشتر وقتی میخواستم میوه خریداری کنم زیر یک یا دو کیلو نبود اما حالا آمدهام خرید، ۲ تا هویج و ۲ تا بادمجان برداشتم و... این خیلی برای یک خانواده ایرانی زشت است که بخواهد اینطوری (دونه ای) خرید کند. نمیدانم مسئولان از گرانیها اطلاع ندارند یا انقدر در رفاه هستند که از مردم خبر ندارند.
خدا را شاهد میگیرم که از پس هزینهها بر نمیآیم. یک کمی به داد مردم برسید. یک و نیم میلیون حقوق میگیرم که با یک خرید تمام شد. من چیکار کنم. به خدا حاضرم خودکشی کنم.
قیمتها چند برابر شده و دیگر نمیتوانیم میوه بخریم. گوشت و مرغ که جای خود دارد.
این گزارهها درد ودل و گلایههای مردمی است که گرانیها امانشان را بریده انقدر که قدرت خرید را در آنها پایین آورده است. مردمی که قبلا کیلویی میوه میخریدند اما حالا یا از خرید آن عاجزند یا مجبورند دونهای آنها را تهیه کنند. کما اینکه چندی پیش اسدالله کارگر رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی گفته است: تقاضای مردم برای خرید میوه کاهش یافته است و این محصول در اولویتهای اول خرید مردم نیست. حالا مردم از این اتفاق در رنجاند و شرمنده خانواده شان، اما مسئولان نمیبینند که بخواهند فکری به حال این موضوع کنند. چقدر دیگر باید مردم بابت گرانیها اعتراض کنند تا گوش شنوایی برای مشکلشان پیدا شود؟
همین چند روز پیش بود که آفتاب یزد طی گزارشی با عنوان کدام خرید عید؟ پول نداریم! بخش دیگری از ناراحتیهای مردم را از این موضوع منتشر کرده بود. همانها که به خاطر نداشتن پول، عطای خرید عید را به لقایش بخشیده بودند.