عدم اجرای الگوی کشت در دولت گذشته باعث شده همچنان کشاورزان عمدتا صیفی کار، سال به سال ضرر کنند، انگار این ضرر کردن ها نوبتی است یک بار گوجه کاران، بار دیگر خیارکاران و این بار سیب زمینی کاران در استان اردبیل که به قطب تولید این محصول کشور شناخته شده است.
«طرح اجرای الگوی کشت» قرار بود ظرفیت های بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی استان های مختلف را شناسایی و بر اساس نیاز کشور و با رویکرد تولید محصولات اساسی به آنها طرح بدهد که مثلا چه بکارند؟ قرار بود این نسخه ها از ضرر و زیانی که بسیاری کشاورزان سالانه با آن مواجه هستند جلوگیری کند، توازن در تولید ایجاد شود و بازار هم متناسب با آن عمل کند و نتیجه این شود که تولید به سمت محصولات اساسی و استراتژیک که سالانه نیمی از واردات کل کشور را تشکیل می دهد برود و در دیگر سو کشاورزان با درآمد بیشتر به این بخش از اقتصاد که اکنون به پیشران اقتصادی تبدیل شده رغبت بیشتری داشته باشد.
اما دولت روحانی این طرح را اجرا نکرد و طرح الگوی کشت روی میز مجریان جا خوش کرد تا همچنان کشاورزان بر اساس شانس و اقبال بکارند و معلوم نباشد که آیا سود خواهند کرد یا ضرر؟ این بار سیب زمینی کاران استان اردبیل در این تله اجرایی نشدن الگوی کشت گرفتار شده اند، تولید کرده اند اما قیمتی که از آنها می خرند به ثمن بخس است یعنی پول هزینه هایشان را هم در نمی آورد. کشاورز یک سال تمام از عرق جبین گرفته تا کود و سم به پای محصول ریخته با گرانی هزینه های تخم و شخم ساخته و آب را با هزینه های سرسام آور به پای بوته ها آورده به امید اینکه زندگی هم بر وفق مراد او بچرخد، درآمدی داشته باشد و چرخ زندگیش در این دوران سخت اقتصادی بچرخد اما روزگار تقدیر دیگری رقم زده است.محصول روی زمین مانده و خریداری برایش نیست که حداقل پول هزینه هایش و یا آنچه از دلالان و حجره های فروش میوه گرفته و پیش خور کرده را بپردازد.
این در حالی است که وزیر جهاد کشاورزی دولت دوازدهم در ابتدای تکیه زدن بر صندلی وزارت قول داد که این طرح هر چه زودتر اجرایی شود.
خاوازی به خبرنگاران گفت:« طرح الگوی کشت تا قبل از آغاز سال زراعی جدید یعنی سال 98 اجرایی خواهد شد.» اما این طرح هیچ وقت اجرایی نشد.
فقط طرح اجرای الگوی کشت مشکل کشاورزان نیست، قرار بود طرح آمایش سرزمین هم در هم بخش ها از جمله کشاورزی اجرا شود اما این هم نشد در اسفند گذشته طرح آمایش سرزمین به صورت نیمه کاره تصویب شد اما هنوز اتفاق خاصی در اجرا نیفتاده است.
سیب زمینی کاران استان اردبیل از قیمت پایین محصولشان می گویند، که حتی پول هزینهشان را هم در نمی آورد البته مهم نیست که مغازه دار یا فروشگاه ها در نبود نظارت و بلبشویی بازار چند می فروشند اما مهم این است که دلال یا همان واسطه زیر هزینه تولید از آنها می خرد.
کشاورزی که با سرمایه زمین و زحمت فراوان به همراه تمام اعضای خانواده از بچه تا سالمند 6 ماه سال را زیر آفتاب داغ تابستان و حتی سرمای پاییز که کمتر از زمستان دیگر شهرها نیست، کار کرده و تنها هزینه نهاده هایش برای یک کیلو سیب زمینی 2200 تومان تمام شده است اما همان آقای واسطه کیلویی بیش از 1500 تومان خریداری نمی کند. یعنی همان ابتدای کار در هر کیلو 500 تومان ضرر می کند.
توحید رستمی سامیان کشاورز نمونه کشوری از درد و رنج روزگار می گوید که چه بر سر کشاورزان می آید و آنها را سال به سال به ادامه تولید بی انگیزه می کند.
وی میگوید: کشاورز وظیفه اش تولید است و در قیمت بازار هیچ نقشی نمی تواند داشته باشد اما قیمت که پایین باشد تمام رشته آنها را پنبه می کند، دسترنج یکساله اشان به باد فنا می رود و کشاورزانی که بسیارشان به نان شب محتاجند را وادار به مهاجرت و حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ می سازد که در این روستا و روستاهای همجوار نمونه های مشابه بسیار است.
این کشاورز نمونه می گوید: مشکلات بازار سالهاست کشاورزان را به خاک سیاه نشانده است، ما می کاریم اما نمی دانیم چه خواهد شد هیچ نمی دانیم سود می کنیم یا ضرر یا اصلا چقدر سود و زیان خواهیم کرد که در هیچ کجای دنیا و یا در هیچ صنعتی چنین نیست. دولت باید بداند که کشاورزی هم یک بنگاه اقتصادی است و همه چیز آن باید روشن باشد نرخی که دولت از کشاورز می خرد و نهاده هایی که به کشاورز می فروشد اما همه اینها همیشه درنوسان هستند. مثلا سال گذشته قیمت کود و سم 5 برابر شد اما قیمت محصول من یک پنجم شد و من 25 برابر ضرر می کنم.
به گفته این کشاورز، سیب زمینی یک محصول آب بر است که مجبور است از چاه های عمیق کشاورزان دیگر استفاده کند که هر ساعت آب 4 اینچ برایشان 150 هزار تومان تمام می شود و برای آبیاری یک هکتار در هر نوبت حداقل 10 ساعت زمان لازم است یعنی یک و نیم میلیون تومان.
یعنی در طول کشت تا برداشت این محصول 12 تا 15 بار آبیاری لازم دارد که کل هزینه آبیاری آن 18 تا 22 میلیون تومان می شود.
وی اضافه می کند: یک کیسه کود 400 هزار تومان و یک لیتر سم 300 هزار تومان است که نسبت به پارسال 5 برابر شده است، کشاورز یک کیلوگرم بذر سیب زمینی را 4500 تومان خریده اما اکنون مجبور است به 1500 تومان بفروشد. هزینه شخم یک هکتار برای یکبار یک میلیون تومان شده که برای آماده سازی و کشت 3 تا 4 بار نیاز به شخم و هموار کردن است.
رستمی این را هم گفت که خیلی از کشاورزان زمین ندارند و زمین دیگران را هکتاری 25 میلیون اجاره می کنند که با این وضع به هیچ عنوان هزینه های آنها جبران نمی شود.
این کشاورز نمونه تاکید کرد: به دلیل مشکلاتی که در بخش کشاورزی وجوددارد جوانان اکنون دل به کار کشاورزی نمی دهند و به شهرها می روند و بقیه هم چون زمین آبا واجدادیشان است مانده اند. در حقیقت تولید کشاوزری یک اتوبان یک طرفه شده که خیلی ها مجبورند آن را ادامه دهند و گرنه با بی برنامگی دولتی ها امیدواری به کار کشاورزی نیست مگر اینکه دولت جدید طرحی نو در اندارد و مشکلات زیرپای این بخش را برداردکه مهمترینش مشخص نبودن قیمت قبل از کشت محصول است زیرا اگر کشاورز قیمت را بداند با چشمی باز هر محصولی که برایش سودآور باشد می کارد.
علاوه بر اجرایی نشدن الگوی کشت، اقدام دیگر دولت روحانی نابسامانی بازار را تشدید کرد و آن تعلیق قانون تمرکز وظایف بازرگانی در وزارت جهاد کشاورزی بود که به مدیریت جزیره ای و تقسیم دوباره وظایف بین وزارتین جهاد کشاورزی و صمت انجامید و بازار را بیش از پیش آشفته تر کرد. و پس از آن بود که نوسان های شدید قیمتی و غیر قابل پیش بینی را شاهد بودیم. بعضی موقع قیمت آنقدر کم شد که مزارع را رها کردند که نمونه های خیار، پیاز، گوجه فرنگی و هندوانه را در کرمان شاهد بودیم و بعضی موقع آنقدر زیاد بود که مردم توان خرید نداشتند.
حال که تركش های قوانین اجرا نشده در دولت روحانی اکنون بلای جان کشاورزان کشور شده، دولت سیزدهم باید از این ناکامی ها درس بگیرد و تمرکز خود را برای اجرای طرح الگوی کشت بیشتر کند و قانون تمرکز را که در یک ماه گذشته دوباره به وزارت جهاد برگشته است با برگرداندن کامل شرکت بازرگانی دولتی، این قانون را به طور کامل اجرایی کند.