همچنان که استفاده از شیر و لبنیات میتواند در سلامت افراد جامعه مفید و مؤثر باشد به همان نسبت اگر این محصولات با ارزش، آلوده و حامل میکروب باشد بر سلامتی تأثیر منفی خواهد گذاشت.
طی سالهای گذشته بحثهای زیادی در مورد آلودگی برخی محصولات لبنی مانند مخلوط کردن وایتکس، بالا بودن بار میکروبی و اینکه شیرهای برگشتی کارخانهها با بار میکروبی بالا چه میشود؟ مطرح بوده است.
در کنار این مسئله شاهد رشد قارچگونه ماستبندیها و لبنیاتیهایی هستیم که روز به روز هم بر تعداد آنها افزوده میشود. این ماستبندیها اکثرا غیرقانونی و بدون مجوز بوده و هیچ مالیاتی هم پرداخت نمیکنند شیر خامی که آنها برای تولید فرآوردههای لبنی استفاده میکنند یا مستقیما از دامدار دریافت میشود یا همان شیر برگشتی کارخانههای دارای بار میکروبی بالا است.
این لبنیاتیها که برای خودشان اسم و رسمی پیدا کرده و به "محلی فروش" هم معروف شدهاند محصولات خود را در ظروفی که هیچ اسم، برند و نشانی ندارند و یا در ظروف سایر شرکتهای معتبر و به نام محصول ارگانیک عرضه میکنند، به هر حال آدرسی که این لبنیاتیها از خود بر جای میگذارند آدرس واقعی نیست.
نکته جالب توجه اینکه این ماست بندیها در جاهایی تقریبا خارج از شهر و در مکانهای کاملا غیر بهداشتی فعالیت و محصولات خود را به شهرها عرضه میکنند.
تب مالت از بیماریهای خطرناکی است که در موارد متعدد مشاهده شده است از طریق دامهای آلودهای که شیر ماست بندی و لبنیاتیهای غیر مجاز را تامین میکنند به مصرف کنندگان منتقل و آنان را دچار بیماریی سخت و پر رنج کرده است، حال بماند سایر بیماریهایی که در اثر فرآوری غیربهداشتی لبنیات اینگونه واحدهای تولیدی و به اصطلاح محلی به مشتریان آنان منتقل میشود.
در این میان آنچه که بیشتر فعالیت قارچگونه این ماستبندیها و لبنیاتیها را در ذهن تقویت میکند، این است که بر اساس آمار وزارت جهاد کشاورزی، سالانه 10 میلیون تن شیر خام در کشور تولید میشود که تنها 5.5 میلیون تن آن در کارخانههای لبنی استفاده میشود.
حال سؤال اینجاست که چه کسی به این ماستبندیها و لبنیاتیها که غیرقانونی، بدون مجوز فعالیت میکنند باید نظارت کند. آیا این ماستبندیها دارای آزمایشگاه هستند که بتوانند شیر خام دریافتی را از نظر میزان آلودگی و یا مخلوط بودن به وایتکس و غیره ارزیابی کنند؟آیا اگر از اینها خلافی سر بزند قابل پیگیری است؟ چه کسی مسئول سلامتی مردم است؟
موضوع دیگر اینکه معمولا این لبنیاتیها با شعارهایی نظیر ماست محلی، دوغ محلی، تخم مرغ دو زرده و غیره محصولات خود را به قیمت بالایی میفروشند که در بالا بردن قیمت داخل هم مؤثر است.
حال آنکه بنا بر نظر کارشناسان مثلا ارزش غذایی تخم مرغ بیشتر در سفیده آن است نه زرده و ارزش غذایی تخم مرغ های تک زرده بیش از دو زرده هاست. یا تخم مرغهایی که به دلیل داشتن پوسته قهوهای رنگ به نام تخم مرغ رسمی و گرانتر فروخته میشوند، در حالی که این تخم مرغها در برخی در مرغداریها تولید و رنگ آنها فقط و فقط دلیل ژنتیکی دارد.
در یکی از این ماستبندیهای جنوب تهران هر کیلوگرم پنیر تبریزی 12 هزار و 500 تومان به فروش میرسد که به گفته فروشنده در ماست بندیهای منطقه جمهوری قیمت آن کیلویی 16 هزار تومان نیز هست.
همچنین تخم مرغ دو زرده مثلاً رسمی و بومی عددی 450 ، تک زرده 300، تخم بلدرچین بستهای 1300، سرشیر اردبیل کیلویی 13 هزار تومان، خامه سنتی کیلویی 7500، دوغ محلی ترش کیلویی 1250 ، دوغ نعنایی کیلویی 1400، ماست کیلویی 2200 ، کره محلی کیلویی 12 هزار و عسل کیلویی 13 هزار تومان عرضه میشود.
به نظر میرسد مراجع ناظر و بهداشتی باید سری به اینگونه واحدهای تولید زده و بر نحوه تهیه مواد اولیه و فرآوری محصولاتشان نظارت کنند، چه آنکه علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد، پیش از آنکه خدای ناکرده سلامتی و جان کسی به خطر افتاده و یا حتی فراتر منشاء شیوع بیماریهایی شوند که مقابله با انها مستلزم اتلاف سرمایه، وقت و انرژی کشور است.