حسین شیرزاد درباره جنگ اقتصادی و سلسله تحریم های ظالمانه ایالات متحده علیه کشور، اظهار کرد: عمده خدمات مالی و ابزارهای خدمات حمایتی موجود در زنجیره ارزش با توجه به نیازهایی که هر محصول در فراگرد صادرات با آن روبرو است و در بطن زنجیره ارزش آن محصول صادراتی وجود دارد، از قبیل نیاز برای تامین مالی بهنگام، نیاز برای فروش امن و تعدیل ریسک، محرک ها، فرآیندها و منابع دچار محدودیت هایی شده و کژکارکردی در بهره وری زنجیره ارزش محصول صادراتی را موجب گشته و الگوی متعارف تجارت بین المللی کشاورزی تجار ایرانی و حتی عملیات کسب و کار را دچار اعوجاج کرده است.
به گفته معاون وزیر جهاد کشاورزی؛ ما نیاز به اتخاذ رویکردهای جدید تجارت محصولات کشاورزی برای حمایت از تولید کنندگان، تجار، فرآوری کنندگان، عمده فروشان و سایر فعالان بازار سنتی و حرکت به سمت یک الگوی ارتباطی "خریدار- فروشنده" یکپارچه، قراردادهایی با پشتوانه قوی حقوقی برای تولید و فروش، ارتباط بلندمدت و اغلب غیررسمی بر پایه اعتماد و وابستگی متقابل و سرمایه ای که توسط یکی از گروه های خریداران به نفع تولیدکننده (خرده پا، بزرگ مالک) سرمایه گذاری می شود، داریم.
شیرزاد افزود: تجربه سازمان مرکزی تعاون روستایی در کنترل مازاد تولید سیر در بهار و سونامی گوجه فرنگی در تابستان و زعفران در پاییز ۱۳۹۸ نشان داد که شبکه بزرگ تعاونی های روستایی کشور و نهادهای تنظیم بازاری متولی در بخش کشاورزی باید خود را آماده بحران های ادواری مازاد تولید و سقوط آزاد قیمت ها در هنگام پیک عرضه کنند.
مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران در ادامه تاکید کرد: در این رابطه "الگوهای خریدار محور" اساس و پایه ای برای بسیاری از کاربردهای تامین مالی زنجیره ارزش را جهت انبارش و جمع آوری سریع مازاد تولید تشکیل می دهند. این الگو اگرچه اغلب به نفع خریداران است تا جریانی از جمع آوری تولیدات مازاد از منطقه تولید و خروج آن از محدوده های تولید را فراهم کند. اما از تامین مالی بهنگام توسط بانکها و موسسات اعتباری FSP (تامین کننده خدمات مالی) را به عنوان راه تسهیل کننده جهت تسلیم کردن تولیدکنندگان، فرآوری کنندگان و سایر فعالان در زنجیره استفاده می کند تا با شرایط خاص و عمدتا با مکانیزم های "مدیریت بدهی" به آنها به فروش برسانند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه اکثر اوقات، وقتی تامین مالی محور برنامه انبارش قرار می گیرد، شرایط از طریق قراردادها الزام آور می شود، تصریح کرد: بنابراین کشاورزی قراردادی رایج ترین الگوی زنجیره ارزش خریدار محوراست. بنابراین گزینش الگوهای جدیدی برای بانکها و موسسات اعتباری لازم است تا با تامین مالی گروه های تجار معتبر( تجار وجوهی را برای تولیدکنندگان پرداخت می کنند که معمولاً در زمان برداشت، بازپرداخت می شود.
شیرزاد، افزود: این به معامله گران اجازه می دهد از تهیه محصولات مطمئن شده، همین طور یک کشاورز پول نقد مورد نیاز (برای مزرعه و امرار معاش خانواده) و همچنین تضمین محصولات خود فراهم کند و تامین مالی عرضه کنندگان نهاده ها ( یک عرضه کننده نهاده، نهاده های کشاورزی را با بازپرداخت در زمان برداشت یا دیگر زمانهای توافق شده در اختیار کشاورزان و یا دیگران در زنجیره ارزش) قرار می دهد.
این معاون وزیر جهاد کشاورزی با اشاره به اینکه اعتباردهی عرضه کنندگان کشاورزان را قادر به دسترسی به نهاده های مورد نیاز کرده ضمنا منجر به افزایش فروش عرضه کنندگان نهاده نیز می شود، گفت: تامین مالی شرکت های عمده فروش و بازاریابی، تامین مالی صادرکنندگان معتبر و در نهایت تامین مالی بنگاه رهبر(مثل سازمان مرکزی تعاون روستایی)، مکانیزم جمع آوری مازاد محصولات تولیدی در هر یک از قطب های تولید محصولات کشاورزی را فعال کند. بنابراین انتخاب شرکای متعهد از نقطه نظر توسعه زنجیره ارزش و شناسایی یک شریک تأثیرگذار در تأمین مالی زنجیره ارزش جهت کارآیی تأمین مالی، کاهش ریسک و هزینه های مبادله بسیار مهم تلقی می شود.
مدیرعامل سازمان مرکزی توسعه روستایی ایران، توسعه زنجیره ارزش را بسته به نظام حکمرانی زنجیره، بازیگران زنجیره ارزش، نهادهای حد واسط تسهیلگر و تأمین کنندگان خدمات مالی و سایر ارائه دهندگان خدمات پشتیبانی عنوان کرد و افزود: این نقش ها باید به صورت مشخص به خصوص در زنجیره های ارزش نوظهور در ایران که در آن عملکردهایشان به صورت نهادی از هم جدا نشده است، تعریف شود زیرا در هیچ جای دنیا از یک بانک تخصصی مونوپل کشاورزی نمی توان انتظار داشت تا ظرفیت سازی و سازماندهی زنجیره را به عهده بگیرد، بی تردید بر اساس تجارب مطالعات تطبیقی، این کارکردها همواره توسط یک نهاد تسهیلگر زنجیره مانند سازمان مرکزی تعاون روستایی با بودجه تعیین شده و برنامه اجرایی معین انجام می شود.
شیرزاد، در این ادامه داد: رابطه اعتباردهنده، نقش هدایتگر را می تواند ایفا کند و با استفاده از رویکرد جامع زنجیره، مؤسسات مالی در مورد توانایی شرکای زنجیره و روابط آنها آگاهی بیشتری داشته و شمول توانمندی تولیدکنندگان برای اطمینان از عرضه در کمیت و کیفیت مناسب قابل تعقیب است. همچنین آژانس های تأمین مالی نیز می توانند امور مالی و مدیریت معاملات مالی برای بازیگران مختلف در زنجیره را در کنار بیمه مناسب انجام دهند.
به گفته وی، با حضور تعاونی های تولید روستایی و کشاورزی در زنجیره، ریسک های فروش محور به حداقل می رسد و عرضه اطمینان بخش اجازه می دهد تا تضمین هایی از طریق رسید انبار به FSP به عنوان یک شریک زنجیره جهت تامین اعتبار ارائه شود. تجربه نشان داده، اغلب ریسکهای بازاریابی مربوط به عدم توانایی برای فروش به موقع، کمیت استاندارد و کیفیت استاندارد قابل قبول محصول است.
این معاون وزیر جهاد کشاورزی، در ادامه اظهار داشت: در این شرایط سازمان مرکزی راهی ندارد جز با کمک شبکه تعاون روستایی کشور ابزارهایی چون تامین مالی دریافتنی تجار، تشکیل سندیکا، مقاطعه کاری،فورفیتینگ (خرید بروات وصولی و یا به عبارت دیگر خرید تعهدات مالی حاصل از مبادلات تجاری صادرکنندگان «به قیمتی پایینتر از مبلغ اسمی» و «بدون حق رجوع»)، بیمه، فکتورینگ(عاملیت بازرگانی)، سرمایه گذاری مشترک، تعهد پرداخت بانکی(BPO)، قراردادهای سلف و قراردادهای آتی ندارد.
وی تاکید کرد: قرارداد آتی باعث جلوگیری از تغییرات قیمتی و کاهش ریسک آن شده و همچنین می تواند به عنوان وثیقه ای برای اخذ وام و اعتبار مورد استفاده قرار گیرد. همچنین سرمایه گذاری مشترک یک شکل از به اشتراک گذری مالی حقوق صاحبان سهام و شرکای عمومی یا سهامداران است.
شیرزاد در پایان تاکید کرد: سرمایه گذاری مشترک فرصت هایی را برای به اشتراک گذاشتن مالکیت، بازده و ریسکها، منابع مالی و دسترسی به بازار فراهم می کند. در شرایط محیطی فعلی و بغرنجی های فضای کسب و کار، اتخاذ روش های جدید و رویکردهای نوین یک ضرورت تاریخی است.