سازوکار تحریم¬ها علیه ایران، غالبا از طریق محدودسازی دسترسی ایران به منابع ارزی خود در سال¬های اخیر بوده است. این مکانیسیم هم در سال 1391 و هم در دو سال اخیر باعث افزایش بی¬ سابقه نرخ ارز شد. در این میان نوع واکنش کشور تحریم¬ شونده بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه در هر دو دوره زمانی، سیاست تخصیص نرخ ارز دولتی، آسیب¬های فراوانی به منابع محدود ارزی وارد کرد و در واقع و احتمالا ناخواسته به اثرگذاری تحریم¬ها کمک کرد. ضمن این که باعث ایجاد انحصار و رانت-های قابل توجه در واردات کالاهای مشمول شد که آثار سوء آن بر سرمایه اجتماعی بر کسی پوشیده نیست.
*رشد 144 درصدی واردات نهاده
از جمله نهاده¬ هایی که سیاست تخصیص نرخ ارز دولتی در مورد آن اعمال شد، ذرت دامی و کنجاله سویا بودند که سهم قابل توجهی در تولید گوشت مرغ و تامین امنیت غذایی پایدار در کشور دارند. بررسی آمار تجارت این دو نهاده حاکی از آن است که در سال 1398 در حدود 9 میلیون تن ذرت به ارزش 2.2 میلیارد دلار و 3.8 میلیون تن کنجاله سویا (و دانه سویا) و به میزان 1.63 میلیارد دلار وارد کشور کشده است. این در حالی است که میزان واردات این دو نهاده در سال 1390 در حدود 5.2 میلیون تن بوده که در سال 98 به 12.7 میلیون تن رسیده است.
درصد رشد وزنی واردات این دو نهاده در این دوره 144 درصدو میزان افزایش تولید گوشت مرغ در همین دوره 46 درصد گزارش شده است.
*ارز دولتی عامل وابستگی در نهاده خوراک دام
یکی از مهمترین دلایلی که باعث وابستگی شدید در دو نهاده اصلی صنعت گوشت مرغ شده، اختصاص ارز دولتی به منظور واردات این دو نهاده بوده است.
اتخاد این تصمیم در دور اول تحریم¬ها مازاد واردات 2.7 میلیون تنی و در دور دوم تحریم¬ها مازاد واردات 3.4 میلیون تنی را به ارمغان آورده است. این واردات مازاد بر نیاز، به شدت تولید داخلی این دو محصول را کاهش داده است؛ به طوریکه، در همین دوره زمانی میزان خودکفایی دانه سویا از 18 به 5 درصد و خودکفایی ذرت از 37 به 10 درصد سقوط کرده است.
*رانت 1.1 میلیارد دلاری در واردات خوراک دام در سال 98
برآوردها حاکی از آن است که به میزان 1.1 میلیارد دلار از واردات انجام شده در سال 1398 مازاد بر نیاز بوده و صرفا در جهت بهره¬برداری از رانت آن صورت گرفته است (مجموع ارزبری این دو نهاده در این سال معادل 4 میلیارد دلار بوده است). فشار واردات در سال 1391 نیز موجب مازاد واردات 1.5 میلیارد دلاری شده بود.
با توجه به تفاوت نرخ دولتی و نرخ ارز در بازار آزاد، میزان رانت حاصل از تخصیص ارز دولتی برای این دو نهاده بیش از 33 هزار میلیارد تومان تخمین زده می¬شود. برای درک بزرگی این عدد کافی است بدانیم که کل یارانه نقدی سالانه خانوارهای ایرانی در حدود 32 هزار میلیارد تومان و یا گردش مالی صنعت مرغ گوشتی (به عنوان دومین صنعت بزرگ کشور) 34 هزار میلیارد تومان در سال است. از طرف دیگر به اذعان بسیاری از تولیدکنندگان، این دو نهاده با ارز 4200 در اختیار ایشان قرار نگرفته و همواره بخش قابل توجهی از دان مورد نیاز خود را از بازار آزاد تامین نموده ¬اند.
بنابراین تسهیل در واردات کالاها از طریق اریب قیمت¬های وارداتی، آسیب¬ جدی به تولیدات کشاورزی وارد ساخته و میزان خوداتکایی این محصولات را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. همین روند می¬تواند آسیب¬پذیری کشور را در مقابل تهدیدات آینده افزایش دهد.
بنابراین آنچه می¬تواند آثار تحریم¬ها را کاهش دهد، نوع مواجهه سیاست¬گذار با آن است. مسلما تخصیص ارز دولتی به منظور کنترل قیمت برای مصرف ¬کنندگان، آثار زیان¬باری دارد و قطعا این حمایت انجام شده به گروه¬ های مصرف¬ کننده و یا تولیدکننده اصابت نخواهد کرد. از طرف دیگر، موجب ایجاد التهاب در بازار کالاها شده و آشفتگی تصمیمات عاملین بازار را افزایش خواهد دارد.
برای مثال، تجربه حذف نرخ ارز دولتی برای گوشت قرمز در سال فروردین 98 حاکی از آن است که متوسط قیمت گوشت قرمز در ماه¬های بعد از آن کاهش یافته و همچنین تولید داخلی گوشت قرمز نیز در همین سال حدود 4 درصد رشد یافته است. از این رو پیشنهاد می¬شود با قید فوریت سیاست تخصیص ارز دولتی از دستور کار خارج شده و به منظور خنثی کردن آثار افزایش قیمت احتمالی، سیاست پرداخت یارانه نقدی به دهک¬های پایین درآمدی جایگزین آن شود.
حامد نجفی علمدارلو-دکترای اقتصادکشاورزی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت¬ مدرس