در حال حاضر در سراسر ایران کشاورزان در حال داشت یا برداشت محصولات خود هستند، اما شاهد خرید محصولات کشاورزان از سوی دلالان با نرخ های نازل هستیم. به عنوان مثال محصولی را که با قیمت پنج هزار تومان از کشاورز خریده اند با قیمت ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان در بازار به فروش میرسانند و جالب اینجاست که اگر محصول آسیب ببیند باز هم کشاورزان بدهکار خواهند بود.
بنابراین ضروری است در این شرایط شرکتهای تعاونی روستایی تقویت شوند که مسیری مناسب برای خرید از کشاورزان و جلوگیری از زیان آنان است.
خرید دلالان از کشاورزان البته نه تنها مشکل این حوزه نیست، بلکه در مساله صادرات محصولات کشاورزی نیز با مشکلات زیادی روبهرو هستیم تا جایی که این مساله منجر به این شده که ایران بازار خود را در بسیاری از کشورها از دست بدهد. این درحالی است که برخی با نام ایران محصول خرما را به کشورهای امارات، پاکستان، روسیه و هند صادر میکنند.
با این وجود به دلیل اینکه شرایط صادرات به خوبی مهیا نیست و برنامه ریزی درست انجان نمیشود، دلالان از این مساله سوء استفاده میکنند.
همچنین بیبرنامگی در تولید محصولات کشاورزی نیز از دیگر چالشهای این حوزه است که بخش دیگری از سوء مدیریت در این حوزه را نشان میدهد یکی از وظایف اداره کشاورزی این است که تعیین کند چه محصولی در کجا کاشت شود؟
این در حالیست که این اقدام در کشورمان صورت نمی گیرد و وزارت کشاورزی تنها آماری از میزان تولید تهیه می کند و دیگر به این مساله کاری ندارد که در آینده با کمبود رو به رو خواهیم بود یا با تولید مازاد به همین دلیل است که میبینیم یک سال گوجه کم میآید و یک سال زیاد و در این میان کشاورز است که آسیب زیادی میبیند.
مقصر مشکلات اقتصادی تنها دولت نیست
سوء مدیریت بلای جان کشور است، زیرا بسیاری از مشکلات کشور ناشی از دعوای جناحی است به طوری که دولت تندرو، سرنوشت خوبی برای کشور رقم نخواهد زد و برای توسعه و جبران عقب ماندگی باید مدیریت همگون داشت.
دولت تا حدودی اختیار دارد و اقتصاد ایران فقط دست دولت نیست، مشکل دولت این بود که بسیاری از چالشها از جمله کرونا و تحریمها در این دوره به وقوع پیوست. در اروپا نیز شاهد هستیم مشکلات زیاد و اوضاع اقتصادی خراب است، اما آنها با هم هماهنگ هستند.
هر دولتی که سر کار بود همین مشکلات وجود داشت، البته نمی توان منکر مدیریت ناهمگون و برخی اختلافات در خود دولت بود اما به صورت کلی مشکلات را نمیتوان فقط به دولت نسبت داد.
سوء مدیریت یکی از مهمترین چالشهای کشور است و شاهد هستیم که بسیاری از افراد در جایگاه مرتبط نیستند، بهطوریکه اگر شما قلبتان درد بگیرد به چشم پزشک مراجعه کنید باعث خنده همگان می شوید، این در شرایطی است که هر دو پزشک هفت سال مشترک و فقط دو سال تخصص متفاوت داشتند، با این وجود همین دو سال تخصص، مسیر آنان را متفاوت می کند.
اما در کشور شاهد هستیم بهطور مثال فردی که سابقهای در کشاورزی یا صنعت و اقتصاد ندارند در جایگاههای مدیریتی قرار میگیرند که این مسائل منجر به ایجاد چالشهای زیادی برای کشور شده تا جایی که از اهداف کشور عقب مانده ایم. هر چند از لحاظ صنعتی و کشاورزی در موقعیت خوبی قرار داریم، اما از آن استفاده نکرده ایم. در حالی که بسیاری از کشورهای دیگر با منابع کمتری در جایگاههای ممتاز هستند. از آن جمله کشور هلند را میتوان نام برد که از سه استان شمالی کشورمان کوچکتر است اما سه برابر کل ایران درآمد دارد. همچنین معادنی که در یزد، کرمان و اصفهان داریم از کل اروپا بیشتر است. کشور خوش اب و هوا و چهار فصلی داریم اما با این همه به دلیل سوء مدیریت و دعواهای سیاسی از این منابع بهره لازم را نبردیم.
یکی از مهمترین دلایل تشدید مشکلات اقتصادی کشور، تداوم تحریمها و شیوع کرونا بود و کرونا بیشترین آسیب را به ذخایر نفتی وارد کرد. شاید در ابتدا تصور می شد که کرونا فقط به بخش گردشگری آسیب بزند اما همانگونه که پیشبینی میشد کل مشاغل از تئاتر و تالارهای پذیرایی تا خیاطیها و رستورانها و غیره آسیب دیدند.
بخش دیگر مشکلات، به دلیل تحریمها و فروش نفت ایران بود. اکنون دو مشکل در بخش فروش نفت وجود دارد. یکی از اینها مشکل تحریم است که با فشارهای آمریکا بخش خصوصی بسیاری از کشورها نیز نمیتوانند وارد معامله با ایران شوند و تحریمها را دور بزنند. همچنین این مساله هزینههای ایران را نیز افزایش داده است، زیرا مجبور به دور زدن و طولانی شدن فرآیند خرید و فروش هستیم.
مشکل دوم در خصوص فروش نفت به مساله کرونا باز میگردد، بهطوری که بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت با مشکل فروش روبهرو هستند. زیرا به دلیل کرونا مصرف نفت و فرآورده های آن کاهش یافته و این مساله تقاضا برای نفت کشورمان را کاهش داده است. حتی در کشورهایی که تحریم نیستند از جمله عربستان و آمریکا نیز شاهد کاهش یک میلیون و دو میلیون بشکهای نفت هستیم.
هر چند وابستگیها به نفت در سالهای گذشته کاهش داشته، اما همچنان بخش زیادی از درآمدهای دولتی چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از نفت است.
همچنین بقیه راههای درآمدی دولت از بخش کشاورزی گرفته تا پوشاک و فرش نیز با چالش رو بهرو و این مساله موجب شده رقبای ما جایگزین شوند. به عنوان مثال در موضوع فرش شاهد این هستیم که چین، هند و کشور رومانی فرش خود را با نام ایران صادر میکنند.