به تازگی خبرهایی از برخی استانها میرسد به عنوان مثال «هندوانههای مغان خوراک دام شد» یا «بادنجانهای لرستان را کشاورزان در رودخانه ریختند».
واسطهگران هندوانه را از کشاورزان مغانی کیلویی 200 تومان میخرند که هزینه کارگری را هم در نمیآورد، این مازاد محصول موجب میشود آنها محصول خود را به دام ها بدهند، بادنجان لرستان هم چنین وضعیتی دارد و برای کشاورز صرفه ندارد که آن را به بازار بفرستد بنابراین رها میکنند و سپس به رودخانه می ریزند و این موارد یعنی کشاورز نه تنها درآمدی از کشت خود ندارد بلکه سرمایه خود را هم از دست داده است و معیشت خانواده کشاورز تا سال بعد که محصول دوباره تولید شود، در سختی خواهند بود.
از سوی دیگر سال بعد کشاورز پولی برای خرید نهاده و بذر ندارد که دوباره کشت کند بنابراین مجبور میشود سراغ دلالان برود تا به ازای پول ناچیزی که میگیرد محصول سال بعد را به اندک پولی پیش فروش کند، این موضوع فقط مشکل و درد کشاورز نیست بلکه مشکلی برای کل اقتصاد کشور است که همه را غرق میکند.
البته چنین خبرهایی در مورد معدومسازی کشت کشاورز، فقط امسال نیست که شنیده میشود، هر سال این خبرها تکرار میشود، فقط محصول آن عوض میشود، امسال هندوانه و بادنجان، سال گذشته گوجه و خیار و بادنجان و دو سال پیش سیبزمینی اردبیل؛ دههها که است این داستان ادامه دارد، کشاورز محصولی را میکارد اما نمیداند که سال بعد محصولش را به چه قیمتی خواهند خرید، تصمیمهایش مبنای اقتصادی ندارد و تصادفی است اگر فروش محصول مناسب شود، درآمد کشاورز هم خوب است و اگر به فروش نرود، همه چیزش را از دست میدهد بین خودشان مصطلح شده «برد و باخت» که اگر ببازد دیگر چیزی نخواهد داشت
* بلاتکلیفی «طرح الگوی کشت»
وزارت جهاد کشاورزی از سال 88 موظف شده است که «طرح الگوی کشت» را در بخش کشاورزی اجرا کند یعنی بر اساس این طرح مشخص شود که در کدام مناطق چه محصولی و به چه میزان کشت شود تا قیمت در بازار هم متعادل باشد؛ اما این طرح بیش از 10 سال است روی میز دولتیها جا خوش کرده و هنوز اجرایی نشده است، نتیجه این شده است که کشاورز بر اساس برداشتی که از بازار امسال دارد، برای کشت سال آینده تصمیم میگیرد عرضه در بازار یا بیش از اندازه زیاد و یا بیش از اندازه کم می شود. از سوی دیگر دولت هم که نیاز به محصولات اساسی مانند گندم، خوراک دام، دانه روغنی، برنج و غیره دارد از اهداف خود دور میماند و واردات گستردهتر میشود، هر سال به صادرات محصولات آببر و به واردات محصولات اساسی اضافه میشود.
در این باره، وزیر جهاد کشاورزی روز گذشته گفت که در سال گذشته به واسطه اقدامات صورت گرفته ۴.۵ میلیون تن انواع محصولات سبزی و صیفی صادر شده است که این موضوع ارزآوری ۱.۳ میلیارد دلاری را نیز به دنبال داشته است، اما به میزان واردات اشاره ای نکرده است.
* چرا الگوی کشت تا امروز اجرا نشده است
اجرای الگوی کشت به مولفههای اقتصادی کشور گره خورده و چون در این سالها این مولفه ها نظیر قیمت بازار، قیمت نهادهها، سیاستهای واردات و صادرات و حتی سیاستهای تولید، سیاست های ارزی مرتب در نوسان بوده اجرای این طرح به این مهمی هم توفیقی نداشته است.
میزان به صرفه بودن هر محصول باید پیش از کشت برای کشاورز روشن باشد، کشاورز اگر نداند که محصول خود را سال آینده به چه قیمتی خواهد فروخت و یا نهاده خود را به چه قیمت می خرد و یا دولتها سیاستهای صادراتیشان ثابت است و یا یک شبه عوض خواهد شد چگونه می تواند تصمیم درستی بگیرد؟
بنابراین نبود اجرای طرح الگوی کشت و نداشتن مدیریت صحیح کشت، موجب میشود بیش از نیاز کشور به عنوان مثال هندوانه کشت کنیم و جایگاه دوم تولید را در دنیا داشته باشیم؛ شاید در نگاه اول تصور شود که جایگاه ویژه ای است اما کشورهای دیگر به جای کشت محصولات آببر به کشت محصولات اساسی روی می آورند و این محصولات را وارد میکنند.
کشتهای بی حساب و کتابی که بین کشاورزان وجود دارد بازار را هم به هم ریخته و کشاورزان سال به سال بیشتر ضرر میکنند.
در اینباره، یک کشاورز در منطقه پارسآباد مغان که خاک مناسب کشاورزی است و کشت و صنعتهای مغان و پارس هم در این منطقه است، به خبرنگار فارس میگوید: هر کیلو هندوانه را 200 تا حداکثر 500 تومان از کشاورز میخرند که هزینه کارگری را هم در نمیآورد یعنی ما اگر محصول را برداشت نکنیم برای ما بهتر است.
علی جعفر آبادی گفت: وقتی دلال هندوانه را کیلویی 200 تومان از ما میخرد قطعا برای ما به صرفه است که به دامها بدهیم زیرا هر کیلو خوراک دام 11 هزار تومان است.
* محصولات آب بر جایگزین کشت محصولات اساسی شده است
عدم اجرای الگوی کشت موجب شده که غالبیت کشت محصولات سبزی و صیفی که آببر هستند و انتقادهای زیادی هم برای کشت آنها وجود دارد، بیشتر شود، «صادرات آب مجازی» نکتهای است که کارشناسان تاکید دارند و معتقدند کشورهایی که آب کمتری دارند نباید محصولات آببر کشت کنند زیرا صادرات اینها در حقیقت صادرات آب به کشورهای دیگر است.
در اینباره، ابراهیم مرادزاده، کارشناس کشاورزی به خبرنگار فارس میگوید: ایران جزو کشورهای خشک است و میانگین بارش 233 میلی متر دارد، بنابراین باید ملاحظه بیشتری برای تولیدات کشاورزی انجام شود، کشتها باید به سمت محصولات اساسی مانند گندم، خوراک دام، دانه روغنی برود و در مقابل کشتهای آببر مانند صیفیجات کاهش یابد.
وی تاکید کرد: عمده واردات کشور در کالاهای اساسی است علاوه بر آن اینها در امنیت غذایی مردم مهمترین نقش را دارند در حالی که حتی نبودن هندوانه و خربزه و دیگر صیفی جات چندان مشکلی در امنیت غذایی ایجاد نمیکند.
* الگوی کشت در محاق
بر اساس لایحه بودجه 1401 وزارت جهاد کشاورزی مکلف است تا 6 ماه پس از ابلاغ قانون، طرح الگوی کشت را در کشور ابلاغ کند به دنبال آن وزارت کشاورزی آمار سطح کشت هر محصول را به استان ها اعلام کرده در حالی که هیچ راهبردی برای اجرای آن ندارد مثلا اگر کشاورز طبق گفته آنها کاشت و ضرر کرد، تضمینی برای جبران خسارت ندارد و اینها موجب شده که حتی کشاورزان به همان آمارهای کشت آنها هم توجهی نکنند.
تاخیر در اجرای طرح الگوی کشت موجب میشود معیشت کشاورزان و اقتصاد کشور بیش از پیش به مخاطره بیفتد، سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کشور 11 درصد است که سهم سهلالوصولی است و کمترین اصطکاک را با تحریم ها دارد، بنابراین در حفظ این سهم و حتی افزایش آن در این شرایط تحریم باید تلاش بیشتری کرد.