مادامی
که در کشور رکود اقتصادی وجود دارد نرخ سود بانکی را کاهش میدهند و منجر به این شود
تا تقاضای اعتبارات افزایش یابد و مردم بیشتر از بانکها وام یا به نوعی پول قرض بگیرند.
اما
از طرفی ممکن است سپردههای مردم کاهش یابد. زمانی که سپردههای مردم کاهش یابد این
امر هم خود محدودیتی برای دادن اعتبارات ایجاد میکند.
نکته
مهم این است که در اقتصاد ما وضعیت به این گونه نیست به عبارت دیگر در اقتصاد ما در
حال حاضر صف برای گرفتن اعتبارات در بانکها وجود دارد. وقتی صحبت از نرخ سود بانکی
میشود؛ منظور هم نرخ سود سپردهها و هم نرخ سود تسهیلات است که این دو با هم کاملا
متفاوتند. برای اعتبارات در حال حاضر اگر کسی بخواهد خارج از نظام بانکی قرض بگیرد
دو تا سه برابر بیشتر باید پرداخت کند، اما با این وجود باز هم برای گرفتن اعتبارات
جلوی بانکها صف میکشند.
بخشی
از فساد 3 هزار میلیاردی که در مورد آن صحبت میشود ناشی از این است که برخی افراد
میخواهند همه اعتبارات بانکی را دریافت کنند. از این نظر اگر فکر شود که کاهش نرخ
سود بانکی به نفع سرمایهگذاری خواهد بود، در واقع این اشتباه است. به طوری که در حال
حاضر کسانی هستند که حاضرند اعتبارات بگیرند اما این در حالی است که اعتبارات و منابع
مالی بانکها اندک است و بانکها تمایل دارند که مردم بیشتر سپردهگذاری کنند. پس اگر
سود سپردهها را کاهش دهند محدودیت منابع بیشتر خواهد شد.
در
واقع اتخاذ چنین سیاستی با توجه این که تورم بالای بیش از 25 درصد در کشور وجود دارد
و اگر بانکها برای اعتبارات 28 درصد سود در نظر بگیرند این یعنی نرخ سود خالص 2تا
3 درصد که مطابقت دارد با نرخ سودی که در عمده کشورهای دنیا از جمله کشورهای صنعتی
وجود دارد. لذا این سیاستی که بارها در مورد آن صحبت شده و در دولت نهم نیز بخصوص سعی
شد که این کار انجام شود اما موفقیتی حاصل نشد.
چنانچه
قرار باشد به اجبار نرخ سود را کاهش دهند مطمئنا تا زمانی که مشکلات اقتصادی به طور
ریشهای حل نشود، این مشکلات نیز برطرف نخواهد شد. اگر بخواهیم به شکل دستوری نرخ
سود بانکها را کاهش دهیم، اقدامی منطقی نیست چرا که بانکها با هم رقابت دارند و با
توجه به این نوع رقابتها در بخش خصوصی و دولتی به هر حال میتوانیم بگوییم که خود
بازار در این مورد میتواند بهتر عمل کند.
تا
اینکه به صورت دستوری از طرف عدهای مثل شورای پول و اعتبار که اقتصاد نمیدانند چنین
سیاستی اتخاذ شود. البته نباید نرخ سود به نحوی کاهش یابد که مردم سپردههای خود را
از بانکها بیرون بکشند و همین مقدار منابع مالی بانکها کاهش یابد. از طرفی برای آنها
فرقی نخواهد داشت چرا که در حال حاضر مازاد تقاضا برای اعتبارات وجود دارد. از نظر
اقتصادی زمانی که کاهش تقاضا برای اعتبارات وجود داشته باشد، کاهش نرخ سود بانکی منجر
به افزایش تقاضا برای اعتبارات میگردد و ممکن است این منابع به سمت تولید و سرمایه
گذاری بروند. اما در شرایط کنونی ما با مازاد تقاضا برای اعتبارات روبهرو هستیم.